حدود ۵ سال پیش، مجموعه اوراستاک (overstock.com) نخستین خردهفروش بزرگ در دنیا بود که بیت کوین را در شیوههای پرداخت مشتریانش جای داد. امروزه این فروشگاه علاوه بر بیت کوین، رمزارزهای مختلف دیگری را نیز میپذیرد. من به عنوان یکی از اعضای ارشد تیم اجرایی و نیز هیات مدیره اوراستاک، نقش مهمی در اتخاذ این تصمیمها داشتم.
پس از مدتی برای تیم اوراستاک مشخص شد که فناوری بنیادین بیت کوین (یعنی بلاک چین) کاربردهایی به مراتب گستردهتر از رمزارزها را به همراه دارد. همچنین به این نتیجه رسیدیم برای اینکه بتوان از همه ظرفیتهای فناوری بلاک چین بهره گرفت، استارتاپهای پیشگام بهرهگیری از آن باید از سرمایه مالی و انسانی لازم برخوردار باشند.
به همین دلیل بود که اوراستاک یک سری مراکز رشد و نیز خدمات سرمایهگذاری ویژه بلاک چین را تاسیس کرد.
ما بر این باوریم که فناوری بلاک چین در نهایت بر بسیاری از صنایع تاثیرگذار خواهد بود. تاکنون کاربردهایی از بلاک چین را در حوزههایی نظیر بازار سرمایه، انتقال پول و نیز بانکداری، انتخابات، زنجیره تامین، مدیریت املاک و نیز احراز هویت دیدهایم. اما هنوز راه زیادی برای بهرهگیری گسترده از ظرفیتهای بلاک چین وجود دارد.
با این حال، فناوری بلاک چین با سه چالش عمده روبروست. این سه چالش، اصلیترین موانع در برابر گسترش استفاده از آن به شمار میروند.
چالش اول: نیروی انسانی متخصص در حوزه نرمافزار برای توسعه بلاک چین
دنیا به شدت به رایانه وابسته شده است و تقریبا هر شرکتی در هر گوشهای از دنیا به نرم افزار خاصی نیاز دارد. در دنیایی که نیاز به نرم افزار به شکلی نمایی رو به افزایش است، نیروی انسانی متخصص به زحمت یافت میشود. در واقع، یافتن نیروهایی که بتوانند تحولآفرین باشند بسیار دشوار است.
از آنجا که بلاک چین یک حوزه جدید فناوری به شمار میرود، نیروی انسانی متخصص که درک خوبی از این فناوری داشته باشند، به ندرت یافت میشود. معدود متخصصان در این حوزه نیز شرایط بسیار دشواری برای همکاری با شرکتها تعیین میکنند. همین امر سبب میشود بسیاری از شرکتها برای توسعه نرم افزارهای مبتنی بر بلاک چین با مانعی جدی روبرو شوند.
ما در مدیسی ونچرز (Medici Ventures) به صورت منظم به آموزش توسعهدهندگان میپردازیم تا بتوانند خود را بهروز نگه دارند. در این آموزشها که به صورت ارایه صورت میگیرد، تیمهای ما به تشریح دستاوردها و یافتههای خود در حین کار بر روی پروژه میپردازند، به این امید که راهحلهای مذکور بتواند برای سایرین در پروژههای دیگر نیز سودمند باشد. این الگو سبب میشود بتوانیم پیشرفتهای ایجاد شده در یک پروژه را به پروژههای دیگر نیز تعمیم دهیم و نوآوری منحصر به یک عده معدود نباشد.
زمانی که صرف یادگیری میشود، در نهایت به سودمان خواهد بود. به همین دلیل است که بسیاری از شرکتهای زیرمجموعهمان به تنها برای تامین مالی به مدیسی ونچرز نیاز دارند، بلکه حتی برای نیروی انسانی خود نیز به آن نیازمندند. تا وقتی که جریانی از نیروی انسانی متخصص در حوزه بلاک چین و البته دارای دانش روز موجود باشد، کمبود نیرو دیگر چندان معنا نخواهد داشت.
چالش دوم: جلوگیری از وسوسه تحمیل مقررات
نظر بسیاری از دولتها در سراسر جهان به بلاک چین جذب شده است. این رویه از یک جهت مثبت است و آن هم اینکه میتواند به افزایش آگاهی عمومی و استفاده از فناوری بلاک چین و در نتیجه افزایش استفاده از آن بیانجامد. اما این رویه میتواند وسوسه تحمیل یک سری مقررات را نیز به این فناوری به دنبال داشته باشد. این کار در نهایت میتواند به ایجاد موانعی در مسیر پیشرفت فناوری بیانجامد.
فناوری (و البته بلاک چین) را نباید با یک سری مقررات و قوانین محدود کرد. در دهه ۹۰ میلادی که ظرفیت بالای اینترنت برای ایجاد تحول آشکار میشد، قانونگذاران تصمیم گرفتند محدودیتی برای آن ایجاد نکنند. این امر در نهایت به تسریع روند پیشرفت این فناوری و شکلگیری اینترنتی که امروز شاهد آن هستیم انجامید.
البته تردیدی نیست که برخی کاربردهای بلاک چین برای پیشرفت نیازمند یک سری مقررات هستند. با این وجود، رشد این فناوری در بهترین حالت باید بدون محدودیت پیش برود.
چالش سوم: پذیرش گسترده در دنیا
رمزارزها و کیفهای پول دیجیتال مربوط به آن را میتوان از مهمترین کاربردهای کنونی فناوری بلاک چین دانست. اما برای اینکه رمزارزها بتوانند به شکل گسترده مورد استفاده قرار گیرند و قیمت آنها نیز تثبیت شود، نیاز به تعداد بسیار بیشتری از مشتریانی است که با رمزارزها خرید کنند و همچنین تعداد بیشتری از صاحبان کسبوکار که پذیرنده آن باشند.
کلو (Colu) را میتوان نمونه خوبی در این میان دانست. این استارتاپ در تل آویو، یک کیف پول دیجیتال عرضه کرده که از فناوری بلاک چین برای ایجاد ارز محلی استفاده میکند. کافی است کاربران آن را دانلود کرده، پول به آن افزوده و به صورت محلی خرید کنند. استفاده از این اپلیکیشن به شکلی چشمگیر در این شهر رایج شده و بسیاری از کافیشاپها و رستورانها این شیوه از پرداخت را میپذیرند.
کاربرد بلاک چین در مواردی نظیر انتخابات دیجیتال نیز از دیگر نمونههای موفق استفاده از این فناوری است. ویرجینیای غربی اولین ایالتی است که به شهروندان خود در خارج از کشور امکان میدهد از راه دور و با استفاده از یک اپلیکیشن مبتنی بر بلاک چین، رای بدهند.
تردیدی نیست که همگانی شدن استفاده از بلاک چین امری زمانبر است. برخی از منتقدان بر این باورند که اقدام ایالت ویرجینیای غربی به استفاده از این فناوری در انتخابات، اقدامی نادرست بوده است. اما واقعیت ایناست که این ایالت از این فناوری به عنوان راهحلی برای یک مشکل خاص استفاده میکند و آن هم مشارکت پایین شهروندان مقیم خارج از کشور است. سیستم فعلی انتخابات هیچ راهحلی برای حل این مساله ارایه نمیدهد. اپلیکیشن رایدهی مبتنی بر بلاک چین یک راهحل دقیق برای این مشکل است. به نظر میرسد همه باید از پیشگامی ویرجینیای غربی برای استفاده از این فناوری استقبال کنند.
به محض اینکه بلاک چین توسط تعداد قابل توجهی از کاربران در دو سوی کاربرد (نظیر مشتریان و فروشندگان یا شهروندان و دولت) مورد پذیرش قرار گرفت، شاید ایجاد نرم افزارهای متعددی بر اساس این فناوری خواهیم بود. هر قدر پذیرش فناوری بلاک چین بیشتر شود، به خاطر اثر شبکهای، کاربردهای آن نیز بیشتر خواهد شد.
فراموش نکنید که در هنوز در ابتدای راه استفاده از فناوری بلاک چین قرار داریم. برخی کارشناسان با مشاهده کاربرد این فناوری در یک حوزه خاص، آن را به حساب استقبال عمومی در آن حوزه میگذارند. با وجود اینکه خودم جزو طرفداران پروپاقرص بلاک چین هستم، فکر میکنم هنوز استفاده گستردهای از این فناوری وجود ندارد. با این وجود، وجود ارتباط بین افراد و شرکتها و سازمانها در سراسر دنیا این نوید را میدهد که شاید رشد سریع استفاده از بلاک چین در سطح بینالملل باشیم.
خیلی دوست دارم روزی را ببینم که انتخابات بر بستر بلاک چین برگزار شده و خریدها نیز با استفاده از این فناوری به انجام برسد. با این حال، یافتن نیروی انسانی ماهر در این فناوری، اجتناب از اختصاص مقررات دستوپاگیر و بیدلیل برای آن و نیز پذیرش همگانی از مهمترین موانعی است که برای ایجاد تحول بر بستر بلاک چین باید از آنها عبور کرد.